14دیماه سال 57مأموران پلیس شهرستان گنبدکاووس درجریان قتل مرد 24سالهای داخل خانهاش قرار گرفتند و راهی قتلگاه شدند. بررسیها نشان میداد که قربانی دادیار دادسرای شهرستان گنبدکاووس بوده که در اثر ضربات چاقو به قتل رسیده بود. مأموران در نخستین مرحله به بررسی خانه پرداختند اما هیچ سرنخی از عامل جنایت بهدست نیاوردند، چراکه آثار به هم ریختگی در محل جنایت دیده نمیشد و آنچه مسلم بود قاتل به راحتی توانسته بود وارد خانه وی شود.
تیم تحقیق در مرحله بعدی دریافت که قربانی پیش از این با دختر جوانی که در همسایگیشان زندگی میکرده آشنا بوده و قصد داشتند با هم ازدواج کنند. با افشای این حقیقت دختر همسایه به اداره آگاهی احضار شد و در بازجوییها کلید معمای جنایت را در اختیار تیم تحقیق قرار داد. وی به مأموران گفت: چند وقت پیش با مقتول آشنا شدم. او دادیار دادسرای شهرستان بود. آشنایی ما تا جایی ادامه پیدا کرد که مقتول از من خواستگاری کرد اما با مخالفت شدید خانوادههایمان خصوصا خانواده من روبهرو شدیم.
خانوادهام بهشدت با این ازدواج مخالفت کردند. آنها وقتی متوجه شدند که من به او علاقهمند هستم و اصرار به ازدواج دارم تهدید کردند که اگر به این آشنایی پایان ندهم مرا میکشند. وی ادامه داد: از ترس مجبور شدم کمتر مقتول را ببینم با اینکه به او علاقه داشتم اما باید فکر او را از سرم بیرون میکردم.
تا اینکه یکی از روزها به دیدن دوستم رفتم تا کمی با او درد دل کنم، وقتی برگشتم در خانهمان غوغا بود. خانوادهام تصور کرده بودند من به دیدن مقتول رفتهام. هرچه به آنها گفتم که با دوستم قرار ملاقات داشتم باور نکردند برای همین برادرم که بهشدت عصبانی بود از بالای دیوار به خانه مقتول پرید و او را به قتل رساند. همزمان با اظهارات این دختر جوان و افشای حقایق، عامل جنایت نزد پلیس رفت و خود را تسلیم کرد.
وی به مأموران گفت: من و خانوادهام تعصبات شدیدی داریم و وقتی متوجه شدیم خواهرمان قصد دارد با مقتول ازدواج کند عصبانی شدیم. وی ادامه داد: اصلا راضی به این وصلت نبودیم و میدانستیم خواستگار خواهرم دست بردار نیست، برای همین روز حادثه درحالیکه بهشدت عصبانی بودم به خانه وی رفتم و در اقدامی کینهجویانه او را کشتم.درحالیکه تحقیقات در این پرونده ادامه داشت 9اسفندماه سال 57(حدود دوماه بعد از جنایت) متهم با صدور قرار وثیقه از زندان آزاد شد و همان روز زندگی زیرزمینی را آغاز کرد. از سوی دیگر مأموران تحقیقات خود را برای دستگیری این متهم فراری آغاز کردند اما به بنبست رسیدند و هیچ ردی از او بهدست نیاوردند. رسیدگی به این پرونده ادامه داشت تا اینکه سال 63خانواده مقتول مجددا به دادگاه رفتند و خواستار دستگیری متهم فراری شدند. بهدنبال شکایت آنها و با توجه به حساسیت موضوع، پرونده به پایتخت ارسال شد و قاضی شعبه 113دادگاه کیفری تهران دستور دستگیری وی را صادر کرد.
جست و جو همچنان برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت تا اینکه هفته گذشته مأموران ردی از این متهم در یکی از شهرهای شمالی کشور بهدست آوردند و با انجام اقدامات اطلاعاتی او را در جریان یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند.به گزارش همشهری، تحقیقات از این متهم ادامه دارد تا زوایای پنهان پرونده درخصوص 34سال زندگی پنهانیاش فاش شود.